اسلایدر

داستان شماره 988

داستانهای باحال _ داستانسرا

داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..

داستان شماره 988

داستان شماره 988

جذب دو طرفه است

 

بسم الله الرحمن الرحیم
مردی به سرووضع خودش نمی رسید و بهداشت را رعایت نمی کرد. روزی در بازار مقابل شیوانا ایستاد و در حالی که نسبت به وضعیت نامناسب خودش بی اعتنایی نشان می داد به شیوانا سلام کرد. شیوانا با مهربانی پاسخش را داد و به او گفت:” می بینم آلودگی و سیاهی خیلی تو را دوست دارند!؟
مرد با تعجب پرسید:” اما استاد! مگر چیزهای بی جان هم به انسان علاقه مند می شوند و جذب انسان می شوند!؟
شیوانا سرش را به علامت تائید تکان داد و گفت:” البته!  جذب همیشه دو طرفه است. وقتی به سمت چیزی کشش پیدا می کنی بدان و آگاه باش که آن چیز هم به سمت تو جذب می گردد. وقتی دوست داری نقطه خاصی از منزل یا مغازه یا هر جای دیگری روی زمین بنشینی بدان که آن نقطه تو را صدا زده و از تو خواسته آنجا بنشینی! اگر لباس و سرووضع تو اینطوری است پس این نشان می دهد که کثافتی و چیزهای ناتمیز تو را دوست دارند!؟ حال از خودت بپرس که آیا تو هم دوست داری که این جور چیزها به تو علاقه مند شوند!؟
می گویند از آن روز به بعد مرد به هم ریخته مرتب تر شد و بیشتر به سرووضعش رسید. او به اطرافیانش می گفت:” از روزی که شیوانا آن حرف را به من زد دیدم از کثافتی و آلودگی چندان خوشم نمی آید و بعد متوجه شدم که خود به خود دارم نظافت و پاکیزگی را رعایت می کنم! مثل اینکه از آن روز به بعد کثافتی هم از من خوشش نمی آمد



[ پنج شنبه 28 آذر 1391برچسب:داستانهای شیوانا ( 3, ] [ 20:50 ] [ شهرام شیدایی ] [ ]