اسلایدر

داستان شماره 500

داستانهای باحال _ داستانسرا

داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..

داستان شماره 500

داستان شماره 500

رئیس جوان قبیله

 

بسم الله الرحمن الرحیم
مردان قبیله سرخ پوست از رییس جدید می‌پرسند:
Winter is hard on you before
«آیا زمستان سختی در پیش است؟
رییس جوان قبیله که هیچ تجربه‌ای در این زمینه نداشت، جواب میده «برای احتیاط برید هیزم تهیه کنید
بعد میره به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزنه: «آقا امسال زمستون سردی در پیشه؟
پاسخ: «اینطور به نظر میاد
پس رییس به مردان قبیله دستور میده که بیشتر هیزم جمع کنند
و برای اینکه مطمئن بشه یه بار دیگه به سازمان هواشناسی زنگ میزنه:
«شما نظر قبلیتون رو تایید می کنید؟» پاسخ: «صد در صد
رییس به همه افراد قبیله دستور میده که تمام توانشون رو برای جمع آوری هیزم بیشتر صرف کنند
بعد دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیشه؟
پاسخ: بگذار اینطوری بگم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر
رییس: «از کجا می دونید؟
>> پاسخ: «چون سرخ پوست ها دیوانه وار دارن هیزم جمع می کنن
خیلی وقتها ما خودمان مسبب وقایع اطرافمان هستیم

 



[ جمعه 20 مرداد 1390برچسب:داستانهای طنز ( خوب _ 2, ] [ 22:41 ] [ شهرام شیدایی ] [ ]