داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..
داستان شماره 1029
داستان شماره 1016
تو خودت نتوانستی راز خود را به کسی نگویی !؟
بسم الله الرحمن الرحیم
شیوانا در زمینی مشغول کاشتن نهال بود. یکی از اهالی دهکده نزد او آمد و با حالتی هراسان و بیمناک به شیوانا نزدیک شد و به آهستگی گفت: ” استاد! رازی دارم که باید برزبان آورم! می خواهم آن را برای شما بگویم! فقط باید قول بدهید که آن راز را به شخص دیگری نگوئید و همین جا آن را فراموش کنید.” شیوانا به چشمان مرد خیره شد و گفت: ” مطمئن باش به محض اینکه پایم به مدرسه باز شود راز تو را برای همه خواهم گفت!” مرد متعجب و حیرت زده پرسید:” برای چه استاد! شما چه دشمنی با من دارید! من گمان می کردم شیوانا رازدارترین مرد این دیار است و شما می گوئید که تا شب صبر نخواهید کرد و راز مرا نزد همگان برملاخواهید ساخت!؟” شیوانا گفت:” بله! چون وقتی تو نتوانی راز خودت را در سینه خودت نگه داری! چطور انتظار داری که دیگران راز تو را که متعلق به خودشان نیست در دل نگاه دارند و افشا نکنند. اگر راز تو واقعا راز است پس آن را در دل خود نگاه دار و به هیچکس برای گفتن آن اعتماد نکن! من به تو می گویم که برای نگهداری راز تو از تو محکم تر نیستم و تا شب نشده راز تو را افشا خواهم کرد و به همین خاطر برو و شخص دیگری را برای نگاهداری راز پنهان خودت پیدا کن
داستان شماره 1012
داستان شماره 1008
جستجوی مقصر برای از زیرکار دررفتن
بسم الله الرحمن الرحیم
سقف حمام عمومی ده ریزش کرده بود و عده ای داخل حمام گیر افتاده بودند. جمعیتی انبوه بالای خرابه ها ایستاده بودند و هرکسی چیزی می گفت. یکی می گفت:” طراح و معمار حمام مقصر است که فکر رطوبت و احتمال ریزش سقف را نکرده است
دیگری می گفت:” مقصر صاحب حمام است که هرازچندگاهی سقف و دیوار حمام را سرکشی نکرده است
شخصی دیگر می گفت:” مقصر آن مصالح فروش است که مصالح نامرغوب را فروخته و الآن نتیجه کارش معلوم شده است
دیگری وضعیت آب و هوا را مقصر می دانست و یکی مصرف بالای آب و نفر بعدی احتمال خرابکاری و آن دیگری سست شدن پایه های حمام به واسطه لانه خرگوش ها را مقصر اعلام می کرد
شیوانا از راه رسید و به محض اینکه از جریان مطلع شد بلافاصله شروع به برداشتن آوار از در ورودی حمام کرد و در حالی که به شدت کار می کرد گفت:” یافتن تقصیرکار آن هم الآن که همه زیر آوار مانده اند دردی از آنها دوا نمی کند. اگر راست می گوئید و واقعا در فکر اصلاح هستید وقتی زیرآوارمانده ها نجات یافتند و زمان تعمیر و ترمیم خرابی رسید آن وقت دنبال مسبب این اتفاق و یافتن راهی برای تکرار نشدنش بگردید. هنگام مصیبت جستجوی مقصر بهانه ای جز فرار از کار و شانه خالی کردن از کمک نیست
داستان شماره 1005
داستان شماره 1004