اسلایدر

داستان شماره 1309

داستانهای باحال _ داستانسرا

داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..

داستان شماره 1309

داستان شماره 1309

کلاس فلسفه


  بسم الله الرحمن الرحیم
پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت. وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه­ ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد. سپس از شاگردان خود پرسید که آیا این ظرف پر است؟ و همه دانشجویان موافقت کردند
سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ­ها در بین مناطق باز بین توپ­ های گلف قرار گرفتند، سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند
بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت و خوب البته، ماسه­ ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگر پرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: بله
بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد. درحقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ­ها رو پر می­ کنم. همه دانشجویان خندیدند
درحالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت: حالا من میخوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی شماست، توپ­ های گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند، خدایتان، خانواده ­تان، فرزندانتان، سلامتیتان، دوستانتان و مهمترین علایقتان، چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند، باز زندگیتان پابرجا خواهد بود. اما سنگریزه ­ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند، مثل کارتان، خانه­ تان و ماشینتان. ماسه ­ها هم سایر چیزها هستند، مسایل خیلی ساده
پروفسور ادامه داد: اگر اول ماسه­ ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ­ها و توپ­ های گلف باقی نمی­مونه، درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی­ مونه
به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چکاپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین. همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابی ها هست. همیشه در دسترس باشین. اول مواظب توپ­ های گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ­ها هستند
یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟
پروفسور لبخند زد و گفت: خوشحالم که پرسیدی، این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پرمشغله است، همیشه در زندگی شلوغ هم جایی برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست

 



[ یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:داستانهای بزرگان, ] [ 17:10 ] [ شهرام شیدایی ] [ ]